احمد دستمالچیان، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در لبنان و اردن و دانیال امیری، پژوهشگرارشد ژئوپلیتیک در هفتمین مقاله از سلسله مقالات خود با عنوان «راهبرد تجزیه در غرب آسیا» در چارچوب نظریه «تئوری دومینوی تحریک پذیری اقلیتهای قومی و مذهبی» به موضوع «اقلیم کردستان عراق و پسلرزههای پس از جنگ ۱۲ روزه..
احمد دستمالچیان، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در لبنان و اردن و دانیال امیری، پژوهشگرارشد ژئوپلیتیک در هفتمین مقاله از سلسله مقالات خود با عنوان «راهبرد تجزیه در غرب آسیا» در چارچوب نظریه «تئوری دومینوی تحریک پذیری اقلیتهای قومی و مذهبی» به موضوع «اقلیم کردستان عراق و پسلرزههای پس از جنگ ۱۲ روزه» در پروژه تجزیه در منطقه پرداختهاند.
خبرآنلاین – پس از جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل، اقلیم کردستان عراق وارد مرحلهای تازه از تحولات سیاسی و امنیتی شد. این دوره نه تنها ضعفهای ساختاری حکومت اقلیم را آشکار ساخت، بلکه نشان داد که شکافهای درونی احزاب کردی، در کنار رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، میتواند آینده این منطقه را بهشدت متزلزل کند. تضادهای دیرینه میان حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان بار دیگر آشکار و اختلافات درونی این احزاب، بهویژه در اتحادیه میهنی، بحران مشروعیت و انسجام سیاسی اقلیم را نمایان ساخت.
گفته میشود حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری بارزانیها، همچنان بر پیوندهای قدیمی خود با اسرائیل و ایالات متحده تکیه دارد و همزمان روابط اقتصادی و امنیتی خود را با ترکیه نیز گسترش داده و با اتکا به نیاز اقتصادی عملاً این حزب را به شریک وابسته خود تبدیل کردهاست. اختلافات درونی بارزانیها و رقابت میان جناحهای مختلف حزب، مانند حلقه خورشید هرکی، نشان میدهد که حتی در مرکز قدرت حزب دموکرات آسیبپذیریهای جدی وجود دارد.
>>> یادداشتهای قبلی این مجموعه:
راهبرد تجزیه در غرب آسیا
موقعیت آذربایجان در دومینوی تحریکپذیری اقوام
جایگاه خوزستان و ضرورت تقویت هویت عربِ ایرانی
نقش بلوچستان؛ از شکاف قومی تا نبرد بندرها
ترکزبانان ایران؛ ستونهای هویت ملی در متن تاریخ و ژئوپلیتیک
پانترکیسم؛ ایدئولوژی، پروژه و تهدیدی ژئوپلیتیکی برای ایران
این حزب باوجود قدرت نظامی و مالی، که بخش زیادی از آن وابسته به حمایت های غربی-عبری و اخیرا ترکیه است، گرچه قدرتمندتر از رقیب سنتی خود، اتحادیه میهنی کردستان است، اما در صورت کاهش یا قطع حمایت خارجی، انسجام کافی برای اداره اقلیم ندارد و تردیدها در توانایی آن برای مدیریت اختلافات داخلی، نشانهای از شکنندگی ساختاری دارد.
برای ایران، بسیارحائز اهمیت که اربیل به پایگاهی برای فعالیتهای جاسوسی امنیتی اسرائیل و آمریکا وگروهکهای برانداز علیه تهران تبدیل نشود.
اخیرا سلیمانیه، پایگاه اتحادیه میهنی کردستان، شاهد بحرانهای آشکار و خشونتبارتر دورن گروهی بود. در ۲۲ اوت ۲۰۲۵، نیروهای امنیتی اتحادیه میهنی لاهور طالبانی (شیخ جنگی) و برادرش پولاد را دستگیر کردند. این اقدام منجر به درگیری مسلحانه میان هواداران لاهور و نیروهای وابسته به بافل طالبانی شد و طبق گزارش رسانهها، حداقل پنج کشته و هجده زخمی برجای گذاشت. منابع نزدیک به اتحادیه میهنی ادعا کردند که لاهور طالبانی در حال برنامهریزی کودتا علیه بافل بوده و هماهنگی با ایران نقش تعیینکنندهای در مهار جریان نزدیک به لاهور داشت. این رخداد شکافهای درونحزبی را بهشدت برجسته کرده و نشان داد که اتحادیه میهنی نیز مانند دموکرات کردستان بیش از هر زمان با بحران رهبری و مشروعیت مواجه است.
اتحادیه میهنی، با داشتن روابط سنتی نزدیک با ایران، هماکنون بهشدت تضعیف شده است. این فرسایش ناشی از فشارهای داخلی، رقابتهای درونی و شرایط منطقهای است. جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل فضای سیاسی اقلیم را نیز تحت تأثیر قرار داد. گزارشها نشان میدهند که ایران پس از پایان جنگ، رویکردی سختگیرانهتر در قبال گروههای تجزیه طلب اتخاذ کرد و از ابزارهای نفوذ خود در کردستان عراق برای مهار جریانهای مخالف بهره گرفت. این روند بهویژه در سلیمانیه به سود بافل طالبانی و به زیان جناح لاهور تمام شد.
طی سالهای اخیر ایران با تقویت روابط با اتحادیه میهنی وحزب دموکرات، ابزار نفوذ خود را در سیاست اقلیم حفظ کرده و در انتخابات، تشکیل دولت و عرصه سیاسی بغداد نیز بر روندها اثرگذار بوده است. بنابراین نفوذ ایران امکان بازتعریف موضع تهران در اربیل و ایجاد تعادل قوا بین نیروهای فعال کردی وجود دارد.
در سطح کلان، اقلیم کردستان نه تنها با بنبست سیاسی پس از ناکامی در تشکیل دولت پس از انتخابات ۲۰۲۴ مواجه است، بلکه انسجام اجتماعی و امنیتی آن نیز به واسطه رقابت دو حزب اصلی و بحرانهای درونی از هم گسیخته شده است. تلاشهای میانجیگرایانه برای تقسیم قدرت و تشکیل کابینه مشترک تاکنون ناکام مانده است.
وضعیت اقلیم را میتوان در سه سطح تبیین کرد:
- فروپاشی انسجام داخلی اتحادیه میهنی و بحران رهبری در آن؛
- آسیبپذیری حزب دموکرات به دلیل شکافهای داخلی، وابستگی شدید خارجی و ضعف ساختاری؛
- ضعف کلان حکومت اقلیم در مواجهه با تحولات منطقهای و ژئوپلیتیکی.
در نتیجه شرایط فعلی در اقلیم میتواتدهم برای ایران، تهدید و هم فرصت باشد.
تهدید از آن جهت که حضور اسرائیل در اربیل و هماهنگی حزب دموکرات با ترکیه و آمریکا میتواند منطقه را به پایگاه عملیات علیه امنیت ملی ایران بدل کند. فرصت از آن جهت که تهران نفوذ عمیق خود و با بهرهگیری از شکافهای داخلی احزاب کردی، جایگاه خود را حفظ کند. نکته کلیدی این است که ایران باحفظ توازن جدیدبین نیروهای کردی مدیریت راهبردی خود را در جهت حفظ منافع و تامین امنیت ملی بهره برداری لازم انجام دهد
ایران برای مدیریت هوشمندانه اقلیم، میتواند راهبردهای ذیل را اتخاذ نماید:
- تثبیت و تقویت روابط امنیتی و اقتصادی با جناحهای ذینفوذ در اتحادیه میهنی و حزب دمکرات برای حفظ تعادل در روابط بااین دو حزب اصلی در اقلیم
- استفاده از ابزارهای نرم و بازدارنده برای تضعیف حضور اسرائیل
- تقویت ایرانگرایی فرهنگی و تاریخی در میان کردهای عراق برای ایجاد همبستگی قومیت گرایی هرچه بیشتربین کردهای ایرانی عراقی
تحولات اخیر نشان میدهد که اقلیم کردستان استعداد تبدیل شدن به میدان رقابت ژئوپلیتیکی بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را دارد. آینده این منطقه درشرایط پرشتاب دوران گذار نه در ثبات، بلکه در تداوم بحرانها وبی ثباتی وناامنی رقم خواهد خورد. ایران اگر با هوشمندی و ترکیبی از قدرت سخت و نرم و بهرهگیری هوشمند از شکافهای داخلی عمل کند، میتواند تهدید بالقوه اقلیم را به فرصتی برای تعمیق نفوذ راهبردی خود در غرب آسیا بدل نماید.
۴۲