در دل جنگلهای مرطوب و پوشیده از مهِ جزیرهی اُآهو (O‘ahu) در هاوایی، نوعی کرم از خانوادهی Hyposmocoma کشف شده که بهسختی میتوان باور کرد از دل طبیعت بیرون آمده باشد.
به گزارش ست نیوز، این موجود عجیب و اسرارآمیز که هنوز نام علمیِ رسمی ندارد، از سوی دانشمندان با نام موقت «کرم جمعکنندهی استخوان»..
در دل جنگلهای مرطوب و پوشیده از مهِ جزیرهی اُآهو (O‘ahu) در هاوایی، نوعی کرم از خانوادهی Hyposmocoma کشف شده که بهسختی میتوان باور کرد از دل طبیعت بیرون آمده باشد.
به گزارش ست نیوز، این موجود عجیب و اسرارآمیز که هنوز نام علمیِ رسمی ندارد، از سوی دانشمندان با نام موقت «کرم جمعکنندهی استخوان» (Bone Collector Caterpillar) شناخته میشود. دلیل این نامگذاری؟ این است که این کرم، همانند یک قاتل زنجیرهای در رمانهای ترسناک، بدنهای طعمههایش را تجزیه میکند و قطعات بیجان آنها را همانند غنیمت مرگبار، روی بدن خود به نمایش میگذارد.
به نقل از یکپزشک، اکثر ما با تصویر کلاسیک و آرام کرمهایی بزرگ شدهایم که در کتابهای کودکانه، بیهیچ خطری برگها را میجوند و منتظر متامورفوز (Metamorphosis – دگردیسی) هستند تا به پروانه تبدیل شوند. اما طبیعت همیشه آمادهی غافلگیریست. در میان حدود ۲۰۰ هزار گونهی شناساییشده از بالپولکداران (Lepidoptera)، فقط چند صد گونهی خاص رفتار گوشتخواری دارند. جالب اینجاست که هاوایی، بهواسطهی انزوا و فشارهای تکاملی منحصربهفرد، خانهی تعداد قابلتوجهی از این کرمهای درنده است. حتی یک گونه از آنها شکارچی حلزونهاست!
اما آنچه که «جمعکنندهی استخوان» انجام میدهد، نه صرفاً گوشتخواری، بلکه ورود به دنیای روانشناسی ترس و تداعی مرگ است.
جایی بین تار عنکبوت و زخمهای باز طبیعت
این کرمِ عجیب، برخلاف بیشتر شکارچیان، خودش برای شکار حرکتی نمیکند. او بخشی از زندگیاش را درون تارهای عنکبوت میگذراند. این کرم هم از حشراتی تغذیه میکند که در تلههای عنکبوت اسیر شدهاند. برخی را پیش از آنکه عنکبوت دست به کار شود میخورد، برخی دیگر را از انبار غذاییِ عنکبوتها میرباید.
اما این پایان ماجرا نیست. کرم، پس از بلعیدن طعمه، قسمتهایی از بدن آن مانند پاها، شاخکها یا بالها که قابل هضم نیستند را بهدقت انتخاب و پردازش میکند. آنها را میجود، اندازه میگیرد، کوچک میکند، و با وسواسِ معمارانه، روی غلاف ابریشمیِ بدنش نصب میکند. این قطعات شبیه زره نیستند؛ شبیه هشدارند. گویی میخواهد فریاد بزند: «من طعمهی بعدی تو نیستم، من خود مرگم.»
پژوهشگران احتمال میدهند این زره از جنس مردگان، چند کارکرد همزمان دارد. از یکسو شاید دیگر کرمها را میترساند. شواهدی از «همنوعخواری» (Cannibalism) در این کرمها دیده شده، پس ممکن است نشانهای مرگبار نقش بازدارندهای برای همنوعانِ گرسنه داشته باشند. اما محتملتر از آن، کارکرد دفاعی در برابر میزبانِ اصلیِ تار – یعنی عنکبوت – است.
شاید کرم با این ظاهر مرگآلود، شبیه لاشهای بیارزش بهنظر برسد و عنکبوتِ میزبان هم رغبت نکند به آن حمله کند. در طبیعت، گاهی بهترین تاکتیک برای بقا، بازیکردن نقش مُرده است.
رد انسانشناختی در رفتاری غیرانسانی
آنچه این رفتار را شگفتانگیزتر میکند، گزینش و طراحی هوشمندانهی آن است. کرمها نهتنها به هر قطعهای رضایت نمیدهند، بلکه وقتی دانشمندان در آزمایشگاه به آنها برگ یا چوب پیشنهاد دادند، با بیاعتنایی کامل ردشان کردند. گویا این کرم فقط به مرگِ واقعی رضایت میدهد. فقط قطعات جانوران مرده را بر تن خود میپذیرد.
تا به امروز، طی ۲۲ سال تحقیق میدانی، تنها ۶۲ عدد از این کرمهای عجیب شناسایی شدهاند؛ آن هم در منطقهای محدود به ۱۵ کیلومتر مربع در دل جنگل. این دادهها بهوضوح نشان میدهند که این گونهی بینظیر در آستانهی انقراض قرار دارد. با این حال، یک امیدواریِ کوچک وجود دارد: این کرم توانسته خودش را با تار عنکبوتهای گونههای مهاجر جدید که جای عنکبوتهای بومی را گرفتهاند، تطبیق دهد.
و نکتهای نفسگیرتر در این پژوهش آن است که به نظر میرسد این گونه، میلیونها سال پیش، از خویشاوندانش جدا شده. زمانی که جزایر امروزیِ هاوایی اصلاً وجود نداشتند. بنابراین، میتوان فرض کرد که این گونه در جزایری باستانی که حالا دیگر به زیر آب رفتهاند زندگی میکرده و نسلبهنسل، خود را به زیستگاههای تازه رسانده تا زنده بماند.
فرصتی برای تاریخسازی با نامگذاری
با وجود همهی این شگفتیها، دانشمندان هنوز این کرم را بهصورت رسمی نامگذاری نکردهاند. در واقع، آنها تصمیم گرفتند پیش از آنکه نامی برایش انتخاب کنند، رفتار حیرتانگیزش را منتشر کنند. و این یعنی فرصتی برای جهانیان که با انتخاب نامی مناسب، ردپایی از خود در تاریخ علمیِ این هیولای کوچک بر جای بگذارند. شاید نامی برآمده از اسطورهها، یا بازتابی از جنون یک طبیعتِ بیرحم.
۵۸۵۸