ضرغام: انتقادهای تند از سیاست‌های فرهنگی و تاریخی ایران
ضرغام: انتقادهای تند از سیاست‌های فرهنگی و تاریخی ایران

عزت الله ضرغامی در «کافه خبر» ست نیوز هم معتقد است «حوادث ۸۸ و کارنامه رسانه ای رسانه ملی، جزو افتخارات من است» هم می گوید«یک لحظه از مسیری که رفته ام پشیمان نیستم.»
به گزارش خبرگزاری ست نیوز، «یک لحظه از مسیری که رفته ام پشیمان نیستم.» این جمله را عزت الله ضرغامی می‌گوید؛ او که در چند روز گذشته..

به نقل از ست نیوز :گفت‌وگوی جنجالی عزت‌الله ضرغامی در کافه خبر

عزت‌الله ضرغامی در برنامه “کافه خبر”  اظهارات جنجالی‌ای داشت. او گفت که عملکرد رسانه ملی در حوادث سال ۸۸ را از افتخارات خود می‌داند و حتی یک لحظه از مسیر طی شده پشیمان نیست.

دفاع از عملکرد رسانه ملی در سال ۸۸

ضرغامی در گفت‌وگو با محمد مهاجری از شورای سردبیری ست نیوز تصریح کرد:
– حوادث ۸۸ و عملکرد رسانه ملی از افتخارات من است
– با تمام وجود تلاش کردم تا اشتباهی در عملکرد آن دوره بیابم، اما نیافتم
– معتقدم همه اقدامات در آن دوره در بهترین شکل ممکن انجام شد

دیدگاه‌های غیرمنتظره درباره شخصیت‌های سیاسی

وی در بخش دیگری از اظهاراتش به نکات قابل توجهی اشاره کرد:
– آمادگی برای صبحانه با هر شخصیتی حتی هیتلر را دارد
– به رضا پهلوی طعنه زد و او را فاقد ویژگی‌های رهبری دانست
– حسین شریف‌نژاد را فردی شوخ‌طبع توصیف کرد
– از خاطراتی با منوچهر آتشی و حمایت‌های مکررش از قالیباف گفت

جزییات بیشتر از دیدگاه‌های ضرغامی

در بخش دیگری از این مصاحبه:
– ۹۵% درخواست‌های ملاقات از سوی شخصیت‌های سیاسی بوده است
– آمادگی گفت‌وگو با تمام جریان‌های فکری حتی ابراهیم نبوی را اعلام کرد
– به شوخی گفت در سیستم اطلاعاتی به او لقب “بی‌عیب” داده بودند
– به انتقادات از عملکردش در دوران ریاست بر صداوسیما پاسخ داد

## خاطرات شخصی و فرهنگی

ضرغامی در بخش پایانی به خاطرات شخصی خود پرداخت:
– از دوران جوانی و تماشای فیلم‌های سینمایی پیش از انقلاب گفت
– به طنز اشاره کرد که پدرش به دلیل “فساد تلویزیون” هرگز تلویزیون نخرید
– از علاقه‌اش به فیلم‌های مسعود کیمیایی و امیر نادری گفت
– به ماجرای کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید اشاره کرد

این مصاحبه جنجالی واکنش‌های مختلفی در فضای رسانه‌ای کشور برانگیخته است. ضرغامی در این گفت‌وگو تصویری متفاوت از خود به نمایش گذاشته که با تصویر رسمی‌اش در دوران مسئولیت‌های دولتی تفاوت دارد.می‌توانید صحبت کنید؟ نداریم؟

### از آقای ابطحی پرسیدم که آن شب بازداشت، چگونه او را دستگیر کردند

**در برنامه صبحگاهی شما اگر افراد می‌خواستند با شما گفت‌وگو کنند، آیا از قبل برنامه‌ریزی می‌کردید که چه سوالاتی بپرسید؟**
نه! مگر این که موضوع برایم جالب باشد. مثلاً از آقای ابطحی پرسیدم در آن شب بازداشت، چگونه او را دستگیر کردند؟ این برایم مهم بود. همچنین اینکه در سلول چگونه با او رفتار می‌شد و بازجویی به چه شکل انجام می‌گرفت؟ من از طرف دیگر، روایت رسمی نظام را می‌دانم. زمانی که رئیس صداوسیما بودم و این رسانه محور اصلی جلسات مهم امنیتی محسوب می‌شد، در اکثر این جلسات شرکت می‌کردم و تمام روایت‌های رسمی نظام را می‌شناختم.

وقتی آقای عطریانفر این مسائل را برایم بازگو می‌کند، او هم یک روایت خاص دارد. یعنی نگاه شما به مسائل اجتماعی باید چندبُعدی باشد. حکومت برای همه مردم است و باید تمام صداها را بشنویم.

*در همان سال‌های اول و دوم که احمدی‌نژاد به قدرت رسید، جریان‌های سیاسی حامی او چقدر علیه صداوسیما و من فعالیت می‌کردند. اگر مطالب خانم فاطمه رجبی را مطالعه کنید، می‌بینید که چگونه از احمدی‌نژاد دفاع کرده‌اند. یک روز نزد آقای هاشمی رفتم و ایشان اشاره کردند که این خانم نه فقط علیه من، بلکه علیه شما هم مطالب تندی می‌نویسد.*

### تمام صحبت‌های حسین شریعتمداری را می‌دانم

**اگر آقای حسین شریعتمداری در برنامه صبحگاهی شما شرکت کند، دوست دارید چه سوالاتی از او بپرسید؟**
من تمام صحبت‌های حسین شریعتمداری را می‌دانم. با او همیشه جلسه دارم و نظراتش را تحلیل می‌کنم.

**آیا از او انتقادی دارید؟**
آقای شریعتمداری فردی بسیار محترم و با روحیه‌ای شوخ‌طبع هستند. مانند خودم است و وقتی با او صحبت می‌کنم، برخی تحلیل‌های سیاسی‌اش را چنان مطرح می‌کند که تا مدتی ذهنم را درگیر می‌کند. او شخصیت جالبی دارد. کسانی که می‌خواهند با روزنامه کیهان ارتباط برقرار کنند، باید بدانند که فضای خصوصی شریعتمداری متفاوت است. ما هفتگی با هم جلسه داشتیم و با وجود اختلاف نظرهای سیاسی، رابطه‌مان صمیمانه است. اگر او چیزی بگوید که مخالف نظر من باشد، ممکن است تکذیفش کنم.

گاهی در کیهان می‌نویسد که برخی افراد علیه تو صحبت می‌کنند، ولی من به آن‌ها می‌گویم که اشتباه می‌کنند و نظر ضرغامی درست است. او جملاتی می‌گوید که همینجا از او تشکر می‌کنم. دفاع او از من در کیهان نشان می‌دهد که برخی دوستان – که من به همه آن‌ها احترام می‌گذارم – نسبت به من موضع دارند. من معتقدم به اجتهاد. وقتی می‌گویم باید با آقای عطریانفر یا عمادالدین باقی گفت‌وگو کنم، به این دلیل است که عماد مطالبی بیان کرده و من می‌خواهم ببینم آیا واقعاً این‌گونه است؟

وقتی کسی به زندان می‌رود، اولین حقش چیست؟ آیا به او منشور حقوق زندانی داده می‌شود؟ امام خمینی (ره) قبل از انقلاب، در برخورد با زندانبانان شاه موضع قاطعی داشتند. ما در جمهوری اسلامی هستیم، آیا نباید از همان ابتدا به زندانی توضیح دهیم که حقوقش چیست؟ عماد روایت دیگری ارائه می‌کرد. من نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم چون ممکن است قوه قضاییه پاسخگو نباشد. من از این دستگاه می‌خواهم بررسی کند و اگر این کار را انجام می‌دهد، من قدردان آن‌ها هستم.

من و شما زندان نرفتیم، اما اگر برویم، از همان اول گزارش می‌دهیم. چون این یک مسئله مدیریتی است. در برخی فیلم‌های هالیوودی، فردی که می‌خواهد رئیس زندان شود، می‌گوید: «تا سه ماه به عنوان یک زندانی عادی در زندان نباشم، نمی‌فهمم چه می‌گذرد.» بعد از تجربه سه‌ماهه، متوجه مشکلات می‌شود و سپس می‌تواند اصلاحات را اجرا کند. دنیا هم چنین چالش‌هایی دارد. اگر کسی دچار بحران شد، باید برایش راهکار داشت.

یکی از اهداف من در برنامه صبحگاهی سیاسی این بود که روایت‌های مختلف را بفهمم. امروز با جنگ روایت‌ها مواجهیم. اخیراً ترامپ و وزیر خارجه‌اش اظهارنظری کردند مبنی بر این‌که مذاکره فقط در صورتی ممکن است که تمام فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی متوقف شود. بعد ترامپ فرد دیگری را جایگزین کرد. یک رسانه گفت او افراطی بود و تغییر کرد. روزنامه‌های کیهان، هم‌میهن و سازندگی را مقایسه کنید – من معمولاً روزنامه نمی‌خرم، اما آن روز این سه را خریدم. در کلاس دکترای حکمرانی که تدریس می‌کنم، این روزنامه‌ها را نشان دادم و گفتم: این جنگ روایت‌هاست!

بیشتر بخوانید
خبر خوب درباره پیش‌بینی هواشناسی برای نیمه اول اردیبهشت

### وقتی به اصولگرایان می‌گویید به کسی زنگ بزنید، می‌گویند پررو می‌شود!

کارکرد دیگر برنامه صبحگاهی این بود که برخی از این نظرات را به حاکمیت منتقل می‌کردم و بعضاً عملی می‌شد. مصادیق آن را در مصاحبه‌های دیگرم ذکر کرده‌ام. وقتی این مسائل را فهمیدم، پیگیری کردم و نتیجه گرفتیم و آن‌ها هم از من تشکر کرده‌اند – از جمله چهره‌های هنری و سیاسی مشهور.

کارکرد سوم این بود که وقتی افراد کنار هم می‌نشینند، به یکدیگر نزدیک می‌شوند. شاید بگویید نزدیکی فیزیکی چه ربطی به نزدیکی فکری دارد؟ این را من نمی‌گویم، قرآن می‌گوید!

*خبرنگار پرسید به چه کسی رأی می‌دهید؟ گفتم: بعد از گفت‌وگو با فرزندانم، به این نتیجه رسیدیم که بین نامزدها قرعه‌کشی کنیم. نمی‌خواهیم بد بگوییم، اما نمی‌دانیم به چه کسی رأی دهیم. با این حال، از روزی که آقای قالیباف وارد میدان شد، با وجود همه انتقادها، در مقایسه با دیگران به او رأی داده‌ام.*

اخیراً یک سلسله یادداشت‌های تفسیری با عنوان «حکمرانی قرآنی» منتشر کرده‌ام. تاکنون ۱۵ پست گذاشته‌ام و سعی می‌کنم مختصر بنویسم تا برای جوانان مفید باشد. آقای جوادی آملی نیز تفسیرهای دقیقی دارند. پیش از این که از ایشان بشنوم، در المیزان خوانده‌ام که می‌گوید: مانند کسانی نباشید که از هم فاصله گرفته‌اند. آقای طباطبایی می‌گویند منظور، فاصله جسمانی است – یعنی یکدیگر را نمی‌بینند، باهم چای نمی‌خورند و صحبت نمی‌کنند. نتیجه این شده که دچار اختلاف شده‌اند. شیاطین رسانه به هرکدام شایعه‌ای تزریق می‌کنند و آن‌ها در رسانه پاسخ می‌دهند. قرآن تکلیف ما را روشن کرده است.

به بعضی بزرگان می‌گویم: به فلانی زنگ بزنید. اگر تماس بگیرید، تا یک سال حالش خوب است. اما این کار را نمی‌کنند. فکر می‌کنند اگر به کسی زنگ بزنند، جایگاهشان زیر سؤال می‌رود. نه! نگران نباشید، موقعیت شما حفظ است. اما در جبهه اصولگرایان این تفکر غلط رواج دارد که اگر به کسی تماس بگیرید، پررو می‌شود و فکر می‌کند به او نیاز دارید. من می‌گویم: زنگ بزنید! حداقل یک سال دیگر علیه شما صحبت نمی‌کند. بارها به بزرگان گفته‌ام که وقتی کسی انتقاد می‌کند، دلیلش یک خواسته مشروع است. اگر این را حل کنید، آرام می‌شود. اما گوش نکردند و شش ماه بعد، بیانیه‌های تندی از او منتشر شد که گویی می‌خواهد کل نظام را نابود کند. بعد به آن‌ها گفتم: نتیجه را دیدید؟

من نمی‌گویم اختلاف ایدئولوژیک نداریم، اما ریشه اصلی تنش‌ها، همین دوری از یکدیگر است. اگر من در شورای نگهبان صبحانه بخورم و برخی فکر کنند قرار است توطئه‌ای شکل بگیرد، این نشانه نادانی است. به خاطر این نفهمیدن، نظام و مردم هزینه می‌دهند – فرد مهم نیست.

![ضرغامی: اگر قرآن امروز منتشر می‌شد، مجوز چاپ نمی‌گرفت / با هیتلر هم صبحانه می‌خوردم / خاتمی در سال ۸۸ نتوانست تصمیم درست بگیرد / رضا پهلوی چه دارد؟](https://media.khabaronline.ir/d/2025/05/12/4/6230804.jpg?ts=1747051625000)

### وقایع سال ۸۸ و عملکرد رسانه ملی، از افتخارات من است

**یکی از سخت‌ترین دوره‌های کاری شما در صداوسیما، جریان سال ۸۸ بود. آیا شما به عنوان یک مدیر رسانه‌ای، عملکرد خود را در پوشش انتخابات و حوادث پس از آن کاملاً مستقل و بدون تأثیرپذیری از بیرون می‌دانید؟ آیا از شیوه پوشش خبری و مناظره‌های آن زمان دفاع می‌کنید؟**

حوادث سال ۸۸ و عملکرد رسانه ملی، از افتخارات من است. با تمام وجود تلاش کردم تا ببینم آیا رفتاری در آن دوره از صداوسیما سر زده که الان بگویم اشتباه بود و اگر امروز بودم تکرار نمی‌کردم؟ اما چیزی پیدا نکردم. همه‌چیز در بهترین حالت ممکن بود.

*اگر آقای خاتمی یک اشتباه بزرگ در زندگی سیاسی‌اش داشته باشد، این است که در سال ۸۸ نتوانست تصمیم درستی بگیرد. او می‌توانست از یک جهت مشکل را حل کند – اگر هم موسوی را کنترل می‌کرد و هم چند جمله کلیدی می‌گفت… چون بخشی از جریان اصلاحات پشت موسوی بودند. خاتمی اعتبار و جایگاه داشت. اگر دو جمله درست می‌گفت…*

من اصطلاح «اجتهاد رسانه‌ای» را در آن دوره رایج کردم. نهادهای مختلف گزارش می‌دادند، البته دستگاه‌های امنیتی مثل وزارت اطلاعات در بالاترین سطح فعال بودند.**بازنویسی و ترجمه به فارسی:**

تمام نهادها موظف هستند مصوباتی که با نظارت شورای عالی امنیت ملی تصویب می‌شود را اجرا کنند، فارغ از این‌که رئیس‌جمهور وقت چه کسی باشد – روحانی، احمدی‌نژاد یا خاتمی. مساله اصلی شیوه اجرای این مصوبات است. بارها وقتی می‌خواستند چگونگی اجرا را دیکته کنند، مقاومت می‌کردم و می‌گفتم اجازه دهید نحوه اجرای سیاست‌ها را خودمان تعیین کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.

**مثال کاربردی:**
در اوج تنش‌ها، شبکه‌های ماهواره‌ای به اتاق‌های جنگ تبلیغاتی تبدیل شده بودند. مجری‌ها به صورت زنده اعلام می‌کردند: *«مردم در میدان ولیعصر تجمع کرده‌اند! نیروهای امنیتی به هفت‌تیر اعزام شدند!»* اما ضرغامی این اخبار را پخش نمی‌کرد. او می‌دانست این گزارش‌ها برای تحریک مردم است. ما با تیم‌های خود به هفت‌تیر می‌رفتیم و درباره **گرانی مانتوها** با مغازه‌داران گفتگو می‌کردیم. این پوشش هوشمندانه نشان می‌داد منطقه آرام است و شایعات ماهواره‌ای را خنثی می‌کرد.

**چالش‌های امنیتی:**
آقای اژه‌ای (وزیر وقت اطلاعات) با گزارش ۳۰ کشته در درگیری‌ها به منزل مهندس موسوی رفت، اما من با پخش زنده سخنان او مخالفت کردم. استدلالم این بود: *«اگر این گفتگوها موجب تشدید تنش ها شود، مسئولیت آن با کیست؟»* در حالی که شهرستان‌ها آرام بودند، این مصاحبه می‌توانست آتش فتنه را دامن بزند. مهندس موسوی اصرار داشت *«مستقیماً با مردم صحبت کند»*، اما پیشنهاد ما برای حضور یک moderator (ناظر گفتگو) را نپذیرفت.

**انتقاد از رسانه ملی:**
برخی جریان‌ها صداوسیما را متهم می‌کردند که در انتخابات جانبدارانه عمل کرده است. درحالی که:
– آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه تاریخی ۱۳۸۸ تصریح کردند: *«نظر من به نتیجه انتخابات نزدیک است.»*
– حتی حامیان احمدی‌نژاد هم دائماً از صداوسیما انتقاد می‌کردند.
– در دوره‌های مختلف (حتی برای روسای جمهور سابق مثل خاتمی) برنامه‌های تجلیلی تهیه کردیم که آقای روحانی از آن بی‌اطلاع بود!

**نکته کلیدی:**
امنیت خط قرمز ما بود. همان‌طور که در متون دینی اشاره شده: *«اگر عسل هم بیش از حد مصرف شود، سم می‌شود.»* در مدیریت رسانه نیز باید تعادل را رعایت کرد.من آقای خاتمی را نیز مورد تمجید قرار داده‌ام. هیچ تفاوتی نمی‌کرد. آقای احمدی‌نژاد در قلب مردم جای داشت. اما موضع من این نیست که از ایشان تعریف کنم. اما حتی اگر امروز نظرسنجی کنید، نتایج نظرسنجی‌ها محبوبیت او را به وضوح نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید
پیکان جدید با ۸۵ تغییر به بازار آمد! +عکس

ضرغامی: اگر قرآن امروز منتشر می‌شد مجوز چاپ نمی‌گرفت/ حتی با هیتلر هم صبحانه می‌خوردم/ خاتمی در سال ۸۸ نتوانست تصمیم درستی بگیرد/ رضا پهلوی چه ویژگی خاصی دارد؟

در همه انتخابات‌ها به قالیباف رای دادم

* آیا شما خودتان به احمدی‌نژاد رای دادید؟

لازم نیست پاسخ دهم. در همه انتخابات‌ها از اولین دوره، به آقای قالیباف رای دادم. در این انتخابات نیز همین کار را کردم. با این حال انتقادات زیادی به ایشان دارم.

آقای شریعتمداری فردی بسیار محترم هستند. روحیه شوخ‌طبعی دارند، درست مانند من. وقتی با ایشان گفتگو می‌کنم، برخی موضوعات سیاسی را چنان بیان می‌کند که تا مدتها تحت تأثیر صحبت‌هایش هستم. ایشان شخصیت جذابی دارند. کسانی که می‌خواهند با کیهان ارتباط برقرار کنند، باید بدانند که خلوت حسین شریعتمداری دنیایی متفاوت دارد.

* در دور دوم که آقای قالیباف حضور نداشت، چه کار کردید؟

دور دوم را رها کنید. در همان زمان که در دولت بودم، بسیاری مسائل را صریح بیان کردم. گفتم شورای نگهبان باید درست عمل کند و بی‌دلیل افراد را رد صلاحیت نکند. کدام مقام دولتی می‌توانست چنین حرفی بزند؟ دقیقاً وقتی قرار بود افراد تاییدشده اعلام شوند، گفتم شورای نگهبان مثل قبل عمل نکند تا شاید چهار نفر به رقابت بپردازند. خبرنگار پرسید به چه کسی رای می‌دهید؟ پاسخ دادم پس از مشورت با فرزندانم، به این نتیجه رسیدیم که میان کاندیداها قرعه‌کشی کنیم. ایده بدی هم نیست، چون نمی‌دانیم به چه کسی رای دهیم. اما از زمانی که آقای قالیباف وارد صحنه شد، با همه انتقاداتی که به او داشته‌ام، در مقایسه با دیگران به ایشان رای داده‌ام.

* من در هیچ انتخاباتی به آقای قالیباف رای نداده‌ام و نخواهم داد.

بیایید دست بدهیم! (با خنده)

* در سال ۸۸ فیلمی در اخبار پخش شد که جوانی بیست‌ساله به تصویر امام توهین می‌کرد.

آن مربوط به راهپیمایی ۱۳ آبان بود. وقتی از روی تصویری عبور می‌کنید و دوربین زوم می‌کند، ممکن است فقط پاها دیده شود.

خبر ۲۰:۳۰ هنوز به دلیل برند خود بیننده‌ی زیادی دارد

* هیچ وقت چنین فردی محکوم نشد. این فیلم را بارها از تلویزیون دیده‌ام. فکر نمی‌کنید تلویزیون در آن مقطع، گاهی عمداً تحریک‌کننده عمل می‌کرد؟

برعکس! درباره نمایش پاره کردن یا زیر پا گذاشتن تصویر امام در راهپیمایی ۱۳ آبان و حتی توهین به دسته‌های عزادار امام حسین در عصر عاشورا بحث کردیم که آیا نشان دهیم یا نه. خبر ۲۰:۳۰ را من ایجاد کردم تا مسائل حاشیه‌ای و گفتگوهای غیررسمی که در اخبار رسمی جایی نداشتند، از هر دو جناح پوشش داده شود. هنوز هم خبر ۲۰:۳۰ به خاطر برند خود پرطرفدار است، گرچه محتوایش عمدتاً رسمی است.

چندی پیش به یکی از مسئولان آنجا گفتم: گاهی خبر ۲۰:۳۰ مطالبی پخش می‌کرد که تعجب‌برانگیز بود و مردم می‌گفتند نباید پخش شود. اما دقیقاً برای همین ایجاد شده بود. مثلاً نامه ۳۰۰ نویسنده و سینماگر به ترامپ که گفته بودند ملت ایران متحد است و تهدید به بمباران اشتباه است. بی‌بی‌سی این را به بحث گذاشت و از این نامه عصبانی بود. آقای عماد باقی در مقابل یک مخالف نظام قرار گرفت و از این ۳۰۰ نفر دفاع کرد. استدلال‌های او چنان محکم بود که طرف مقابل سکوت کرد.

برای همین گفتم اگر جای شما بودم، بخشی از دفاعیات عمادالدین باقی را در ۲۰:۳۰ پخش می‌کردم. آیا این تقویت حکومت نیست؟ وقتی اپوزیسیون در برابر حمله خارجی موضع می‌گیرد، باید آن را نشان داد. امروز بسیاری نمی‌خواهند حرف بزنند. این نشان می‌دهد ما نه استراتژی و نه سیاستی در برابر اپوزیسیون داریم.

من خودم فردی خاکستری هستم

در مورد آن اتفاق در ۱۳ آبان، آن جوان نبود. این‌ها توهین به امام بود. این گروه اساساً مشکل نظام داشتند. پس از صحبت‌های رهبری که مرزها را مشخص کردند، یک جمله‌ی کلیدی گفتند: با سه گروه مرزبندی کنید. برخی به نام ایشان، این سه گروه را به بیست گروه تبدیل کردند! یکی گفت شما زیادی به خاکستری‌ها توجه می‌کنید. گفتم: من خودم خاکستری هستم!

صبحانه‌های من طوری بود که ۹۵ درصد مخاطبان خودشان درخواست می‌کردند. حتی بسیاری از اصلاح‌طلبان امروز علاقه داشتند. تماس می‌گرفتند که “شما که با همه صبحانه می‌خورید، ما هم حرف‌هایی داریم.” ۵ درصد باقی را خودم دعوت می‌کردم تا نظرشان را مستقیماً بشنوم.

وقتی به خاکستری‌ها توهین می‌کنید، یعنی سفید هستید؟ کسی که فکر می‌کند نور محض است، در تاریکی مطلق است. رهبری سه گروه را مشخص کردند که با آن‌ها مرزبندی کنیم. بقیه مرزبندی ندارند. انتقاد من به موسوی و کروبی این بود: شما سابقه‌ای در انقلاب داشتید.

چندی پیش آقای مجید انصاری از عملکرد صداوسیما در ۸۸ انتقاد کرد و گفت به مجمع روحانیون مبارز ظلم شده است. آن شب نمایش دادند که گویا آن‌ها عَلَم‌های عاشورا را آتش می‌زنند! مگر می‌شود ما ضد امام حسین باشیم؟ مجری هم نمی‌دانست چه پاسخی بدهد.

برخی تحمل احمدی‌نژاد را به عنوان رئیس‌جمهور نداشتند

بعداً به دوستان گفتم: باید از او می‌پرسیدید وقتی تمام شبکه‌های ماهواره‌ای آن صحنه‌ها را پخش کردند، چرا یک جمله هم نگفتید که “این کار از ما نیست؟” برعکس، آقای موسوی و کروبی آن‌ها را “امت خداجوی” نامیدند! مگر زبانتان بسته بود؟

روشنگری خوب است. ما با حکومت مشکل داریم و ظاهر رئیس‌جمهور را دوست نداریم. احمدی‌نژاد هم جاذبه داشت هم دافعه. بعضی عاشقش بودند و بعضی تحمل دوباره‌ی ریاست‌جمهوریش را نداشتند. یکی از نمایندگان مجلس به من گفت: “عزت آقا! باز هم احمدی‌نژاد؟ در این چهار سال بدبخت شدیم!” رئیس‌جمهور باید حرف بزند. وقتی احمدی‌نژاد صحبت می‌کرد، برخی ناراحت می‌شدند. کار خاصی نمی‌شد کرد.

رهبری موافق بودند که اگر آقای موسوی حرفی دارد، به حضورشان برسد

* نه به عنوان رییس صداوسیما، بلکه به عنوان یک فعال سیاسی می‌پرسم: آیا امکان نداشت سال ۸۸ را طور دیگری حل کرد؟ آیا نمی‌شد افرادی آقای موسوی را متقاعد کنند تا آن حوادث منفی رخ ندهد؟ یا درباره …

(ادامه بحث می‌تواند به تحلیل شرایط آن دوره و امکان‌های پیش‌رو بپردازد)

بیشتر بخوانید
عکس| پاسخ بانک ملت به بورس درباره خرید پرسپولیس

سخنانی جالب درباره نحوه برخورد با کروبی و احمدی‌نژاد مطرح شد که چگونه برخی می‌کوشیدند آن‌ها را در چارچوب‌های خاصی محدود کنند. درباره احمدی‌نژاد هم اشاره شد که رفتارهای او پس از سال ۸۸ به گونه‌ای بود که حالا کمتر کسی حاضر است حتی به نقاط مثبت او اشاره کند.

البته طرز فکر من متفاوت است. من همواره درباره حسن‌های آقایان خاتمی، کروبی و دیگران هم صحبت می‌کنم.

اظهارات ضرغامی درباره قرآن، هیتلر، خاتمی و رضا پهلوی

* آیا فکر نمی‌کنید با تجربه امروز می‌شد آن شرایط را بهتر مدیریت کرد تا به یک سال ناآرامی منجر نشود؟

مسلماً این پرسش ذهن بسیاری را درگیر کرده که آیا نمی‌شد از بروز آن حوادث جلوگیری کرد؟ در آن مقطع که رویدادها با سرعت پیش می‌رفتند و نقشه‌های دشمن در خیابان‌ها عینیت می‌یافت، بسیاری از راهکارهای پیشنهادی عملی نمی‌شدند.

میدانم که مقام معظم رهبری موافق بودند اگر آقای موسوی مطلبی دارد، نزد ایشان رفته و صحبت کند. برداشت من این بود که ایشان موافق بودند. اما قرار نبود اوضاع به اینجا بکشد. رهبری حتی با مسؤولان ستادهای انتخاباتی آنان جلسه گذاشتند. چه کسی چنین کاری می‌کند؟ نه حتی خود کاندیداها. رهبری فرمودند مدیران ستادها بیایند. از آقای بهشتی تا دیگران. تلویزیون هم بخش‌هایی را پخش کرد.

خاطره‌ای از برگزاری کنسرت در تخت‌جمشید نقل شد: کسی آرزو داشت در تخت‌جمشید کنسرت برگزار کند. گفتم چه کسی مانع شده؟ نهایتاً با فرماندار هماهنگ می‌کنیم. کسی باور نمی‌کرد، اما یک شب شش هزار نفر حاضر شدند. پشت تخت‌جمشید که بیابان بود، پس از ناآرامی‌ها، زنان و کودکان تا نیمه‌شب بدون هیچ حاشیه‌ای نشسته بودند. مدیر هتل‌داران گفت فقط به خاطر کنسرت قربانی، ۵۰ درصد ظرفیت هتل‌ها پر شد. به همین سادگی، تخت‌جمشید از آن ماست و مگر از علیرضا قربانی سنگین‌تر دارید؟ در حالی که قبلاً ممنوع بود.

رهبری در ابتدای جلسه فرمودند فقط می‌خواهند شنونده باشند. همه حرف‌هایشان را زدند. سپس ایشان چند نکته را یادآوری کردند. خود رهبری بسیار تلاش کردند. حتی برخلاف قانون اساسی، نتیجه انتخابات را به تأخیر انداختند و گفتند اشکالی ندارد. حالا که این‌ها چنین می‌کنند صبر کنید. اگر زمان هم گذشت مشکلی نیست. صندوق‌ها را بشمارند.

خانه آقای موسوی به امامزاده تبدیل شده بود

من در متن اخباری بودم که باید تولید می‌شد. بعد گفتند موضوع ما شمارش صندوق‌ها نیست. چون می‌دانستند اگر بشمارند، تقلبی نبوده و نتیجه همین است. شاید رأی احمدی‌نژاد بیشتر هم می‌شد. بعدها آقای عطریانفر در مصاحبه‌ای گفتند تقلبی در کار نبوده و بحث صندوق مطرح نبود. من خودم شب با آقای موسوی مفصلاً صحبت کردم. همسرش از قدیم با خواهرم همکاری داشتند. وقتی نشستم، این خاطره را یادآوری کردند و من هم گفتم.

اولین کاری که در صدا و سیما انجام دادم، میزگردهای گروه‌های مختلف بود که از همه جناح‌ها دعوت می‌کردیم. کار خوبی بود. در نشست زنان که فیلمش موجود است، تازه رئیس شده بودم و می‌خواستم بدانیم چه باید بکنیم. خانم‌های راکعی، کولایی، رهنورد و دیگران حضور داشتند. با موسوی زیاد صحبت کردم. با بسیاری دیگر هم گفت‌وگو داشتم. خانه آقای موسوی واقعاً به امامزاده تبدیل شده بود. مسؤولان می‌آمدند و می‌رفتند. چهره‌های سیاسی و افراد مختلفی حضور داشتند.

بزرگترین اشتباه خاتمی در ۸۸؛ ناتوانی در تصمیم‌گیری درست

رابطه من با آقای خاتمی مشخص است. هر دو درباره هم صحبت کرده‌ایم. اگر آقای خاتمی در زندگی اشتباه بزرگی کرده باشد، همین است که در سال ۸۸ نتوانست درست تصمیم بگیرد. خاتمی می‌توانست از جهاتی مشکل را حل کند. اگر هم موسوی را کنترل می‌کرد و هم چند جمله مناسب می‌گفت، چون بخشی از جریان اصلاحات پشت او بودند. خاتمی اعتبار و جایگاه داشت. اگر چند جمله درست می‌گفت…

هیچ گاه از مسیرم پشیمان نشده‌ام

* آیا اگر از خاتمی درخواست می‌شد، نمی‌گفت؟

شاید هم خواسته باشند. نمی‌دانم. اصلًا چرا در آن شرایط باید از کسی درخواست شود؟ خودش باید مسئولیتش را تشخیص می‌داد. مثل برخی دیگر مانند آقای ناطق که در مصاحبه‌هایم گفته‌ام. به خانه آقای کروبی هم رفتم و با ایشان صحبت کردم. البته دیدم دوستانی آنجا هستند که اگر ضرغامی چیزی بگوید، آن‌ها هم خواهند گفت. اصلاح‌طلبان تندرویی بودند که خودشان بعدها اعتراف کردند. همه می‌خواستند وضعیت اصلاح شود. کشور به مشارکت بی‌سابقه‌ای دست یافته بود.

این حجم از مشارکت و این درصد بالا، چرا باید این دستاود از بین می‌رفت؟ اوباما پیش از انتخابات خیلی خود را برای تعامل با ما آماده کرده بود و امتیازات زیادی می‌داد. وقتی فتنه شد، دو نمونه مثل ندا آقاسلطان نشان دادند. همه این‌ها زیر سؤال است. یکباره همه مواضعشان تغییر کرد. هرچه عقب نشسته بودند، ده قدم جلو آمدند. مصالح ملی هم مهم است. چرا این آقایان که دغدغه امام و خط امام را داشتند و می‌دیدند نظام در خطر است، احساس مسئولیت نکردند.

بالاخره اعلام کردند انتخابات باطل است. اصلاً آن شب، موسوی گفت من پیروز شده‌ام. چرا آن شب شروع به اعلام نتایج کردیم؟ باید صبح می‌خواندیم. ساعت ۸ صبح اولین خبر را می‌گفتیم. چرا ساعت ۱۱ شب تصمیم گرفتم هر حوزه ای که می‌خواند اعلام شود؟ چون بی‌بی‌سی و شبکه‌های خارجی بی‌وقفه کار می‌کردند و موسوی مصاحبه کرد و گفت من برنده‌ام. هرچه می‌گویند دروغ است. بی‌بی‌سی مدام می‌گفت موسوی پیروز شده. من هم مجبور شدم همان شب شروع کنم تا بگویم این نتیجه آرا است.

حرف آخر این که ضرغامی نقدهای زیادی دارد. از موضع اصلاح‌طلبی و دغدغه نظام است. فردا که نباشم، به این حرف‌ها استناد کنید. اما ضرغامی با تمام وجود، طرفدار نظامی است که امام خمینی بنیان گذاشت. یک لحظه هم از مسیری که رفته‌ام پشیمان نیستم. اگر دیگرانی هم چنین ادعایی دارند، وقتی مصالح ملی به خطر می‌افتد، باید مراعات کنند.

نباید به خاطر مسائل سیاسی و جناحی این‌طور رفتار کرد. به قول امام، کسی آنقدر با همسایه‌اش دشمنی داشت که می‌گفت سرم را ببر و بگذار روی پشت‌بام همسایه و بگو او مرا کشته. حاضر است سرش بریده شود ولی همسایه‌اش متهم گردد. این درباره برخی از ما صادق است. شاخه را از بن می‌بریم. نمونه‌هایی از این را در سال ۸۸ در بین برخی نخبگان دیدیم.

گفت‌وگوی ویژه با ضرغامی درباره حوادث سال 88