دانشمندان در پژوهش جدید خود واکنشهای مردم را به انتقام بر اساس احساساتی که انتقامگیر نشان میدهد، بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که دیدگاههای اجتماعی و شخصی در مورد اخلاق و شایستگی عمیقاً بر قضاوتهای اعمال انتقامجویانه تأثیر میگذارد.
تینا مزدکی: انتقام از نظر اجتماعی، معمولا اقدام نامناسبی ..
دانشمندان در پژوهش جدید خود واکنشهای مردم را به انتقام بر اساس احساساتی که انتقامگیر نشان میدهد، بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که دیدگاههای اجتماعی و شخصی در مورد اخلاق و شایستگی عمیقاً بر قضاوتهای اعمال انتقامجویانه تأثیر میگذارد.
تینا مزدکی: انتقام از نظر اجتماعی، معمولا اقدام نامناسبی تلقی میشود. هستند افرادی که انتقالم را نوعی عدالت وحشیانه بدانند، اما اکثریت مردم قبول دارند که انتقام از نظر اخلاقی اشتباه است. از سوی دیگر، عمده مردم از داستانهایی لذت میبرند که در آن قربانی از ظالم انتقام میگیرد. تیمی تحقیقاتی به بهانه این تناقض ظاهری به بررسی انتقام و انتقامجویی پرداختند: آیا انتقام همان عمل انتقامجویانهای است که مردم از نظر اخلاقی محکوم میکنند یا لذتی است که انتقامجو تجربه میکند؟
دانشمندان پس از انجام چهار نظرسنجی، شامل سه نظرسنجی با گروههای بهدقت انتخابشده از دانشجویان مقطع کارشناسی از لهستان و یک نظرسنجی با انتخاب مشابهی از بزرگسالان آمریکایی، تفاوتهای عجیبی را گزارش کردند. این تفاوتها بین موقعیتهایی دیده شد که مرتکبین از انتقام گرفتن احساس غرور میکردند و مواردی که انتقامجو از آن احساس لذت میبرد. افراد حاضر در نظرسنجی یا انتقامجو بودهاند یا ناظر انتقامجویی.
افرادی که انتقام میگرفتند، حتی اگر مورد تایید عمومی هم قرار بگیرند،در مقایسه با افرادی که تصمیم به انتقامجویی نگرفتهاند، از نظر اخلاقی محکومند. جالب اینجاست که شرکتکنندگان، افرادی را که از انتقام خود رضایت داشتند، تواناتر و باکفایتتر از افرادی میدانستند که به انتقامگرفتن احساس بدی داشتند یا از انتقامجویی بیزاری میجستند. جالبتر اینکه وقتی انتقامگیرنده احساس لذت خود را از انتقامگیری توصیف میکرد، شرکتکنندگان او را بهشکل خاصی غیراخلاقی توصیف میکردند.
گویا انتقام و رضایت پس از آن، بیشتر به عنوان نشانهای از توانایی فرد برای دستیابی به هدف تلقی میشود. دانشمندان میگویند: «احساس لذت پس از انتقام ممکن است نشانه این باشد که انگیزه اصلی نه آموزش درس اخلاق به مجرم، که احساس خوب و انگیزهای خودمحور بوده که از نظر اخلاقی سؤالبرانگیز است.»
به طرز جالبی، تفاوتهای قابلتوجهی بین سناریوهایی وجود داشت که شرکتکنندگان در نظرسنجی خود را در نقش انتقامجو میدیدند و سناریوهایی که در آن نقش ناظر صرف را بازی میکردند. وقتی آنها تصور میکردند که دارند انتقام میگیرند، کار خودشان را غیراخلاقی میدانستند اما اگر تصور میکردند که این کار را شخص دیگری انجام میدهد این فرد را توانمندتر میدانستند. البته این نتایج با شواهد علمی قبلی که نشان میداد افراد، کارهای دیگران را از نظر اخلاقی ارزیابی میکنند اما اعمال خود را معمولا با توجه به توانمندی ارزیابی میکنند، در تضاد است.
نتیجه جالب دیگری که دانشمندان به دست آوردند،آن بود که تصور احساس خوب انتقام گرفتن در احتمال انتقامگیری افراد تاثیری ندارد. علاوه بر این، مشخص شد که ترس از محکوم شدن در نظر شرکتکنندگان نیز تأثیری بر احتمال انتقام یا عدم انتقام گرفتن آنها نداشته است.
بیشتر یافتههای محققان کاملاً در تضاد با دانش و نتیجهگیریهای قبلی است؛ با این حال چند فرضیه برای توضیح این اختلافها وجود دارد: نخست اینکه نتایج پژوهش ممکن است مختص فرهنگ باشد. انتقامجویان در جوامع و ملتهایی که ارزشهای خاصی رواج دارد، با این شدت مورد قضاوت قرار نمیگیرند. دوم اینکه در نظرسنجیها از موقعیتهای فرضی استفاده شده است که شرکتکنندگان باید صرفاً انتقام و احساسات خوب یا بد را تصور کنند.
منیع: neurosciencenews
۵۴۳۲۳